فکر کنم همه ما متفق القول باشیم که این ها "هنر ناب اسلامی" نیست. در فرهنگی که امام اولش به مالک اشتر میگوید:"اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی." متهم کردن کسانی که حتی اتهام ثابت شده ای ندارند، نه تنها هنر، ناب و اسلامی نیست بلکه شاید اوج بی هنری و عدم شرافتمندی باشد.
با این حال ما همچنان طرحهای مربوط خود را اعلام میداریم:
مبارزه با فتنه گران و انصراف از دریافت یارانه نقدی:
اصولا فقر فرهنگی بسیار بدتر از فقر مالی است. و نداشتن بصیرت حتی از فقر فرهنگی هم مذموم تر است. پیشنهاد می شود با انصراف هر چه تمام تر از دریافت یارانه نقدی خود، دولت را در کمک به ترویج این بازی ها که در پی اش البته افزایش بصیرت و غنای فرهنگی هم وجود دارد، یاری فرمایید.
بومی سازی زامبی:
زامبی کُشی، یکی از بازی ها و موضوع فیلمهای معمول این روزهاست. در صورتی که زامبی ها قطعا قابلیت افزایش بصیرت دارند. ما خودمان کلی زامبی میشناسیم که تحصیلکرده و دکتر، مهندس و مسئول آزمایشگاه شده اند. اما فتنه گران بی بصیرت، هرگز دارای بصیرت نمی شوند و ممکن است با حمله ای سبزرنگ به دیگر انسان های سالم جامعه، آنها را هم به این بی بصیرتی مبتلا سازند. که این بیماری بسیار دردناکتر و خطرناکتر از زامبی است. استفاده از کلمه فتنه گر، موسوی، رهنورد، کروبی و ... یا تلفیقی از اینها به جای کلمه زامبی، فرهنگ سازی ای بسیار مناسب است. که پیشنهاد میکنیم مسئولین فرهنگستان زبان و ادب فارسی این پیشنهاد را مورد بررسی چند فوریتی قرار دهند.
علائم بیماری فتنه:
1. استفاده از رنگ سبز خاص، در لباس یا هر شی دیگر.
2. دستبند سبز البته به مقاصد دیگر هم مصرف میشود. که تشخیص این امر با سایر علایم قابل بررسی است.
3. تکرار تعدادی شعار در بعضی روزهای خاص
4. روشنفکر بودن
5.در مراحل پیشرفته بیماری، همان رنگ خاص بیمار را فرا میگیرد. در این مرحله باید بیمار در قرنطینه ای موسوم به حصر خانگی قرار گیرد، تا شاید پس از چند شلیک مجازی بهبود یابد.
پیشنهاد میکنیم بخش اعظمی از همان یارانه های انصراف دادگان، که قرار است در حوزه بهداشت و درمان و بیمه، مورد استفاده قرار گیرد، برای ریشه کن کردن این بیماری خطرناک استفاده شود.
شعر مرتبط:
سبزی و بصیرتی نداری، ای کور!
در حصر ز مرگ واقعی گشتی دور
با این هنر ناب، همین جا با تیر
اسباب هلاکت شما گردد جور
***
شاید